Published: Oct 21, 2020 by Reza Tahurayi
نازنین! دیرزمانیست غمت یار من است
و فقط بیخبری سرخط اخبار من است
مینشینم ته یک کافه که انشا بکنم
شعرهایی که فقط مایهی آزار من است
چای مینوشم و مینوشم و مینوشم باز
تلخی یاد تو انگیزهی تکرار من است
نیست در سفرهی دل، روزی ما، لقمه؛ مگر
بغض سنگین گلوگیر که افطار من است
بعد من شانهی تو ساحل آرامش کیست؟
این غمانگیزترین مصرع اشعار من است
«جام زهری» بده شاید که به پایان برسد
«جنگ تحمیلی» سختی که در افکار من است
من برای تو نوشتم ز پریشانی خویش
و لبت «خسته نباشید» بدهکار من است
گفتی از عاقبت شعر سرودن بنویس: جشن امضای کتابی، که عزادار من است